خوب دیگه بحث انتخابات داغه و ملت سرگرم. به نظر من چون در این دوره از انتخابات کاندیدای یزدی وجود نداره شرکت در انتخابات بای نحوا کان حرام است (حالا میکنمش احتیاط مستحب اینست که شرکت نکنید).... آهان این دوستم حرف خوبی میزنه. اگه این آقای ابراهیم یزدی واقعا یزدی باشه میتونید به معین رای بدید ولی حتما تحقیق کنید که اصیل باشه، فقط اسم "یزدی" را نچسبونده باشه به خودش. من تقریبا برای همه هم آفیسیهام توضیح دادم که در حال حاضر دوتا رییس جمهور توی دنیا از شهر پر خیر و برکت یزد هستند: رییس جمهور خودمون و رییس جمهور رژیم اشغالگر قدس!! (موسی قصاب = موشه کاتساو) من دیگه امشب رگ ناسیونالیستیم دوباره گل کرده
این انتخابات واقعا آدم را حیران میکنه. من هنوز در عجبم که توی ایران هزارو یازده نفر ادعاشون میشه که میتونند مملکت رو اداره کنند. این خیلی حرفهها، هزار نفر توی این مملکت فکر میکنند که چرخوندن یک مملکت از عهدهشون بر میاد. ما یا توی مملکت پر از نابغه زندگی میکنیم (که با توجه به حال و روز مردم خیلی بعیده) یا توی مملکت پر از مدعی! حالا هم که هزار و سه نفرش رد صلاحیت شدند اون ۸ تای باقیمانده هم به هیچ وجهی حاضرنیستند برای هم بروند کنار. حزب مزب هم که خبری نیست. همه ماشاا... کاندیدای مستقل. خدا آخر عاقبت این مملکت رو بخیر کنه. یکی هم از یکی دیگر مظلوم تر. اصلا دل من کباب میشه این سخنرانیهاشون رو میخونم که چهجوری پول توجیبیهاشون رو جمع کردند که تبلیغات کنند و همه توی یک خونهی ۵۰ متری زندگی میکنند. همه هم که ماشاا... آقای دکتر. دیگر این دوره زمونه هر ....
استغفرا...
**********************
بگذریم
عرض کنم که دیگه خبر خاصی نیست اینجا. من یک masters دیگه هم گرفتم توی همین machanical engineering از جناب شیخ اجل جورج رحمها... تعالی. اگه connection تون خوبه و فیلم commencement رو میخواهید ببینید من دقیقهی سیزده هستم .
http://web.mit.edu/amps/spotlight/commencement-webcast.html
بنا به توصیهی دوستان قرار شده یک کوزه بخرم و مدرک عزیز رو بگذارم در کوزه و آبشو بخورم که از مدرک جدید هم کمال استفاده رو کرده باشم.
اخبار فرهنگی:
نمایش blue man رو دیدم که بسیار عالی بود. یکنوعی contemporary show است با action زیاد و interaction با audience (خیلی دارم پارسی را فاس میدارم نه؟ ) واقعا نمیشد حتی حدس بزنی اینها توی کلهشون چیه. ایدههای قشنگی داشت. اگه دور و بر آمریکا هستید حتما یکبار رو برید ببینیدش. http://www.blueman.com/
فیلم هم turtles can fly از بهمن قبادی دیدم (سینمای Kendall Square) که بد نبود و دیگه Mr. and Ms. Smith با بازی Brad Pitt و Angelina Jolie که همانطور که از نام بازیگران واضح است دیگه در بافتن اراجیف کم نگذاشته بودند. دیدن این فیلم را گذاشتم به حساب کارهای غیرفرهنگی. یک کتاب هم پریروز خریدم از J. M. Coetzee به اسم Dusklands همینطوری random خریدمش دیگه. اولین کار coetzee هست. (برندهی جایزهی ادبی نوبل سال ۲۰۰۳)
متاسفانه این چند هفته بشدت disorganized شدهام. یکسری email ها و comment ها هم متاسفانه بیجواب موندن که انشاا... جبران میکنم. خیلی ببخشید به هر حال.
********************************
********************************
نیایش شب امتحان
خدایا ما را ببخش و بیامرز و توبهی ما را بپذیر
خدایا، همانطور که احتمالا بهتر از من میدانی، من فردا امتحان فاینال fluid mechanics دارم. و باز هم میدانی که زندگی در غربت و مشکلات و سختیها مانع از آن شده که درسهایم را بخوانم.
خدایا، در این شب امتحان ،همچون شبهای دیگر امتحانات به تو متوسل میشوم و از تو میخواهم مرا یاری کنی که این درس را پاس کنم. من قسم میخورم که از این به بعد تمام کلاسها را بروم حتی اگر ساعت ۹ صبح باشد. قسم میخورم به هیچ بهانهای کلاسم را تعطیل نکنم حتی اگر مسابقهی فوتبال یوونتوس و چلسی باشد.
خدایا من قسم میخورم که دیگر از امیت تمرین نگیرم (یا حداقل کپ نزنم) . اصلا من قلمهای پام بشکنه اگر دیگه با امیت در مورد کلاس و درس حرف بزنم. من عهد میکنم که دیگر هرگز کنار Mac هم ننشینم که با هم حرف نزنیم. همیشه مثل شاگرد درسخونها برم صندلی جلوی جلو بنشینم که انّ الاخر الکلاسٌ للاراذلِ والاوباشُ (ته کلاس برای بچههای بد است!).
خدایا میدونم که داری پیش خودت میگی این بندهی من ۲۰ ساله هر شبِ امتحان همین حرفها را میزنه. ولی باور کن این دفعه من خیلی جدی هستم.
خدایا دیگه هر چی تو کردی. اگر این درس پاس شد که هیچ، ما کلی هم مخلص شما هستیم، ولی اگر خودت نکرده - خودت نکرده - زبونم لال گوشم کر .... اصلا نمیتونم بگم. ولی اگه اون اتفاق افتاد دیگه ...، بگذار این آخر عمری رفیق بمونیم
خیلی خوب، ما امشب قراره بریم یک رستوران محقر فرانسوی، یک لقمه نانی بخوریم که زنده بمانیم. خدایا شکرت که امشب هم گرسنه نباید بخوابیم. الحمد لله (خیلی حاج آقایی با ح از ته حلق) الحححححححمد لله
خوب،این بهروز توی ماشین نشسته و دستش رو گذاشته روی بوق، الانه که همسایهها بریزند بیرون (البته اینا دیگه به همسایهی ایرانیشون عادت کردند، ولی به هر حال) این بهروز هم که تازه ماشین خریده و ماشینش رو از روی بوقش انتخاب کرده. (یعنی رفته بوق ۲۰۰ وات سرچ کرده و این فورد چون این بوق رو داشته، اونم خریدتش) حالا دیگه خودت اینها رو بهتر میدونی.
دیگه هرچی تو کردی . من به مهدی میگم که چند تا نماز مستحبی هم بخونه. (اگه نخوند دیگه تقصیر من نیست). فعلا بای، سی یو لیتر ... آخ ببخشید الیاللقاع (عین از ته حلق).
و من permit رانندگی گرفتم ...
قضیه اینه که اینجا (توی این ایالت) گواهینامهی رانندگی ایران رو قبول ندارند (در حالیکه مثلا توی calif من شنیدهام که قبول دارند) پس بر هر انسان عاقل و بالغی است که چون خواست رانندگی کند برود و گواهینامه بگیرد. permit گرفتن معادل امتحان آییننامهی ماست. ۲۰ تا سوال هست که باید ۱۴ تاش رو درست جواب بدهید. از هرکه هم بپرسی میگه آسونترین امتحانی که توی عمرش داده...
وارد اتاق که شدید، شمارهی صندلیتون رو پیدا میکنید و جلوی مونیتور مربوطه مینشینید. کنار شما پیرمردی در حال امتحان دادنه. به نظر میاد چشمش خیلی ضعیف باشه و هر از چندگاهی در حالی که زیر لب داره سوالها رو میخونه (جوری که شما متوجه سوال میشید) سرش رو به صفحهی مونیتور کامپیوتر نزدیک میکنه تا سوال را بهتر ببینه.
شما مینشینید و پس از خوندن directions امتحان رو شروع میکنید:
سوال اول: اگر کسی برای بار اول به جرم مصرف مشروبات الکی در حین رانندگی دستگیر شود، گواهینامهی او برای چه مدت باطل میشود؟
الف: یک ماه ب: یک سال ج: دو سال د: برای همیشه ه: باطل نمیشود
استغفرا...، چه سوالهایی میپرسندها. اولا که بار اول یا دوم نداره. ثانیا اینها نمیدونند که علاوه بر گواهینامه، شناسنامهی طرف هم باطل میشه. کسی که الکل بخوره اول ۸۰ ضربه شلاق، بعد سه بار تیرباران در ملا عام و بعد سنگسار و بعد باید جسدش رو بسوزونند خاکسترش رو بریزند توی باتلاق گاوخونی. حالا باید نزدیکترین گزینه رو انتخاب کنید که همانا گزینهی د میباشد...
کلیک کردن بر دال همان و روشن شدن چراغ خوشرنگ قرمز به نشانهی غلط بودن جواب هم همان. گواهینامهی طرف برای یک ماه باطل میشود!! توی دلتون میگید ای کافرین بیایمان...
سوال دو: مقدار الکل کدامیک از مشروبات الکلی زیر در حجم مساوی بیشتر است:
الف: Beer ب: wine ج: Liquor د: هیچکدام
اومممممممم............................................ چه سوال سختی. کاریش نمیشه کرد. باید به روشهای متافیزیکی متوسل شد، چارهای نیست. خیلی آروم شروع میکنید به شمردن : ده، بیست، سی، ...،... هشتاد، نود، صد. چون توی عمرتون یاد ندارید که صد جواب درست بوده باشه دو تا دیگه هم میشمارید : صد و ده، صد و بیست. صدای کلیک....
صدای شما: اَههه.... damn it
کاش یکم فکر کرده بودید، آخه معلم کنکورتون گفته بود اگه شک داشتی هیچوقت گزینهی "هیچکدام" رو نزن. حالا بیخیال بریم سوال بعدی
سوال ۳. کدام یک از داروهای زیر غیرقانونی نیست:
الف: تریاک ب: هرویین ج: کوکایین د: LSD
خوب، یادتون میاد که معلم دینی شما یه بار گفته بود که تریاک کشیدن ضرر داره ولی حرام نیست (البته اون که میگفت ضرر هم خیلی نداره!) . گزینهی هیچکدام هم که قرار شد نزنید. پس خودشه .... الف ...، صدای کلیک ...، قیافهی شما = :(
سوال ۴: در صورت مصرف الکل و داروی غیر مجاز با هم، چه اتفاقی میافتد:
الف: هیچ اتفاقی ب: اثر همدیگر را خنثی میکنند ج: اثر همدیگر را تقویت میکنند د: اصل superposition برقرار است! ه: هیچوقت نباید با هم مصرف شوند.
دیگه اعصابتون ریخته به هم. اصلا قرار نبود اینجوری باشه. بابا این امتحان رانندگی هست یا کلینیک الکل درمانی؟ شایدم قیافهی من به الکلیها میخوره که این سوال ها رو گذاشتند جلوم
....
پیرمرد خرف کنار شما امتحانش رو تمام کرده و از قیافهاش هم معلومه که پاس کرده. چنان هیجانی هم بهش دست داده که یکی ندونه فکر میکنه جایزهی نوبل رو بهش دادند. اعصابتون بیشتر خرد میشه. به این فکر میکنید که چطوری به اون دخترخانم مسوول امتحان که کلی براش کلاس گذاشتید و بهش گفتید من دانشجوی فلان دانشگاهم و blah blah و دارم روی very strongly nonliear highly complex partial differential equation with unsteady fully nonlinear boundary conditions کار میکنم (خالی بندی که مالیات نداره!). (دختر خانم در حالیکه چشمهاش از حدقه زده بود بیرون بعد از اینکه شما توضیحاتتون تمام شد بهسختی آب دهنش رو قورت داد.) حالا چطوری میخواهید بهش بگید که امتحان رو fail کردید. امتحانی که بقال سرکوچهتون هم پاسش کرده
....
ولی بالاخره پاس شد، و من ۶ تا غلط داشتم. فقط یکی دیگه مونده بود...
...
نتیجهگیری اخلاقی: اگه شما خارج فقه و اصول پاس کرده باشید، میتونید شهردار پایتخت ایران بشید، ولی اینجا بهتون گواهینامه نمیدهند.
*****************************************************
اینجا هم هوا گرم شده و زندگی کماکان! در جریان است...
در مورد مطلب هفتهی قبل، من فقط میخواستم یک حس رو بیان کنم. نمیدونم برای چند نفر محسوس بود. ولی خوشحال میشوم اگه انتقادهاتون رو بشنوم.
آدمها بعضی وقتها (شاید هم همیشه) خیلی.... یه جوریند... نمیدونم چی باید بگم. تصویر روی جلد کتاب "آنسوی چهرهها" ی دکتر صاحبالزمانی رو کسی یادشه ؟
خوب من قرار شد از کارهای فرهنگی هم بنویسم
این مدت chicago-the musical را با discount گروه grads for arts رفتیم. نمایش بدی نیست به یکبار دیدنش میارزه. تلاش میکنه فساد اداری و قضایی دههی ۱۹۲۰-۱۹۳۰ آمریکا رو به نمایش بگذاره.با اینکه طولانیه (حدود ۲.۵ ساعت) با تکههای طنز که هنرمندانه توش پخش شدهاند، نمایش خسته کنندهای هم نیست. به خصوص که musical هم هست. دیگه نمایش Solace رو از گروه Prometheus دیدم (یکی از دوستان من رو مهمون کرد وگرنه من ۳۰ دلار نمیدادم براش) توی آمفی تئاتر Boston Conservatory. اون هم واقعا من رو تحت تاثیر قرار داد. من اجراهای دیگهی این گروه رو حتما خواهم رفت. هفتهی آینده هم برای نمایش blue man بلیط مجانی گیر آوردم !! خبرش رو " بعدا " میگم !! ولی فیلم چیزی ندیدم این هفته.
یه خبر داغ دیگه. من سال آینده webmaster PSA هستم (Persian Student Association). کاری بود ما در خدمتیم!